سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در گفتارى فرموده است که : ] و بر آنان والیى فرمانروا شد که کار را بر پاداشت و استقامت ورزید تا دین برقرار گردید . [نهج البلاغه]

لزوم تغییر در برنامه های درسی:

*    ذهنیت و انتظارات دانش آموزان امروزی از درس و برنامه ی مدرسه ، متفاوت است.

*    انتظار این است که مدرسه های امروز از روش های چند حسی برای آموزش بهره گیرند و با استفاده و کمک فناوری روز ، فرایند یاددهی یادگیری را پیش ببرند.

*    دانش آموزان امروز انتظار دارند در فرایند یاددهی یادگیری به طور فعال مشارکت داشته باشند، عواطف و احساساتشان با موضوعات مورد یادگیری گره بخورد و خواسته ها و امیال و نیاز هایشان در تهیه و تدوین برنامه های درسی در نظر گرفته شود.

*    در حالی که شاهدیم ، حتی امروز در مدرسه ها و کلاس ها ی درسی شیوه های سخن رانی و استفاده از کلام ، ابزار اصلی یاددهی هستند و کمتر از وسائل دیداری و شنیداری و عملی برای آموزش و یادگیری استفاده می شود و دانش آموزان برای مدت زمان طولانی مجبور به نشستن پشت میز های بی روح هستند و حرکت آن ها منحصر به زمان تغییر کلاس درس و یا زمان استراحت میان دو کلاس است.

*    از آنجا که دانش آموزان در مدرسه های امروزی از آزادی یادگیری متناسب با دریافت های ذهنی مغز خویش و محیط برخوردار نیستند و با هیچ گونه نوآوری مواجه نمی شوند ، و ارتباطی میان مطالب مورد یادگیری نمی بینند و در بسیاری موارد ، حتی محتوای برنامه درسی را متناسب با نیاز های خود نمی پندارند ، مکرر این سوال را تکرار می کنند که چرا باید این مطالب را یاد بگیریم؟

*    نکته ی قابل توجه این است که این گونه از دانش آموزان به هیچ وجه با مشکل یادگیری مواجه نیستند ، بلکه به دلیل غیر منعطف بودن برنامه های مدرسه دچار بیزاری از یادگیری شده اند و برنامه های درسی رایج را مطابق با مغز ها و ذهن های تغییر یافته ی خویش نمی بینند.

*    درک این واقعیت بسیار مهم است که امروزه ، دوران بنشین ، ساکت باش ، حرف نزن و فقط گوش کن و مغزت را از شنیده ها پر کن ، گذشته است .

*    روش های یاددهی دیروزی برای دانش آموزان امروز کار ساز نیست.

*    تاثیرات محیطی ناشی از تغییرات سریع اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و فناوری ، از زمان طفولیت بر شکل گیری شبکه های مغزی این دانش آموزان اثر گذاشته است و رجحان های حسی آن ها تحت تاثیر همان عوامل پدیدار شده اند.

*    به قول سوزا، « چرا به جای تاسف خوردن به این مغزهای جدید ، برنامه درسی و روش آموزشمان را به نحوی تغییر نمیدهیم تا خدماتما ن برای دانش آموزانمان معنا دار باشند؟».

*    « رهبران آموزشی ، برنامه ریزان درسی در موقعیت منحصر به فرد ی قرار دارند که می توانند چنان تطابق و سازگاری شایسته ای را در مدرسه ها و کلاس ها ی درس به وجود آورند که بتوانند این مغز های در حال تغییر را به آرامش و پرورش لازم برساند.»

*    از آنچه گفته شد ، می توان چنین نتیجه گرفت که هر قدر در باره ی مغزهای تازه ی امروز و نحوه ی یادگیری آن ها ، بر مبنای پژوهش های علمی ، فهم بهتر و بیشتری به دست آوریم، به همان اندازه باید در باره ی این که چه چیزی را آموزش می دهیم ، چگونه آ ن را آموزش می دهیم ، تجدید نظر کنیم .

*    برنامه های درسی امروز باید هماهنگ با تغییر مغز ها تغییر یابند تا بتوانند مدرسه ها را به صورت مکان هایی مهیج و پویا برای یادگیری سازگار با مغز دانش آموز امروزی مجهز سازند و دانش آموزان را به شرکت و حضور در آن به عنوان محل مناسب و سازگار با استعداد ، علاقه و گرایش های خود ترغیب کنند؛ محلی که با دنیای متعلق به دانش آموز امروزی هم خوانی و هم نوایی داشته باشد .

*    بدون شک ، برنامه ی درسی و سازمان دهی آن مهم ترین عامل در ایجاد این تغییر است.